همهٔ ما دنبال بهترین صدای ممکن از ساز-امان هستیم اما نمیدانیم چگونه باید به آن دست یابیم. در مطلب پیشِ رو، در مورد راههای رسیدن به یک صدای جذاب در ساز گیتار صحبت کردهایم…
حتمن برای شما هم پیش آمده که علیرغمِ داشتنِ بهترین و بهروزترین تجهیزات صوتی، نتوانید صدای خوبی را از ساز-اتان بگیرید.
در چنین شرایطی، [احتمالن] ‘ناامیدی’ اولین حسی است که به سراغاتان میآید اما بدنیست این را بدانید که گاهی اوقات با رعایت سادهترین نکات میتوان به بهترین نتیجهٔ ممکن رسید. همانطور که از عنوان مقاله هم بر میآید، در این مطلب میخواهیم راهکارهایی را معرفی کنیم که با رعایت و انجام آنها میتوانید جذابترین و گوشنوازترین صدای ممکن را با گیتار-اتان تولید کنید. همراهامان باشید…
قبل از هر چیز، خوب است این نکته را بدانید که بسیاری از گیتاریستهای مشهور نظیر Jimi ، SRV ، Jerry Cantrell و Slash معمولن موسیقیاشان را نیمپرده پایینتر از گام اصلی اجرا میکنند. به نظر شما دلیلاش چیست؟
به طور کلی، هرچه اصوات دارکتر و سنگینتر باشند، جذابتر و شارپتر به نظر میرسند.
از این گذشته، وقتی صدای کل سازها در یک گروه موسیقی دارک شدهباشد، صدای نهایی که به گوش شنوندگان میرسد، غنیتر و بلندتر به نظر میرسد. بزرگترین مزیت انجام این کار، کمک کردن به خواننده برای اجرای نتهای بالا است. (امروزه بسیاری از گروههای موسیقی با افزایش سن خوانندگان اصلی گروه، موسیقیاشان را با نتهای پایینتر اجرا میکنند تا خواننده بتواند از پس اجرای نتهای بالا، بر آید. برای مثال، Whitesnake یکی از همین گروههاست.)
اگر چنانچه تصمیم گرفتید از این تکنیک استفاده کنید، حتمن حواساتان به محدودهٔ صوتی هر ساز/وکال باشد. بعضی سازها محدودیت صوتی دارند و این باعث میشود هنگام تنظیم نتها و بالا و پایین بردن آنها، دست شما خیلی باز نباشد. علاوه بر این، پرواضح است که با تغییر نتهای موسیقی، حس و حال کلی قطعه هم تغییر میکند.
به همین دلیل، بهتر است هنگام تنظیم نتها، به این نکته توجه داشته باشید که آیا لازم است از یک گیج(Gauge) مشخص بالاتر بروید یا خیر. ذکر این نکته ضروری است که اجرا در بعضی گامها مانند «می بمل» یا همان «ر دیز» یا مثلن «ر» (یک پرده پایینتر) میتواند روی اجرای نوازندهٔ باس و سایر گیتاریستها تأثیرگذار باشد. در این شرایط، بعضی نوازندهها ترجیح میدهند از ترنسپوز برای اجرای نتها استفاده کنند.
با همهٔ اینها، اگر ترجیح دادید موسیقیاتان را در گام اصلی اجرا کنید، اگر نیمپرده پایین آمدهاید، کاپو را روی فرت اول و اگر یک پردهٔ کامل پایین آمدهاید، آن را روی فرت دوم قرار دهید.
شاید با مطالعهٔ عنوان این بخش کمی تعجب کرده باشید. همهٔ ما با روش کوک Drop D آشنایی داریم. در این روش، سیم ششام را یک پردهٔ کامل پایین میآوریم. (از نت «می» به نت «ر») در روش پیشنهادی ما، سیم مربوط به نت «می» بالا را یک پردهٔ کامل پایین آورده و آن را در «ر» قرار دهید.
شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید قطعاتی نظیر Cinnamon Girl از Neil Young و The End از The Doors و Going To California از Zeppelin جزو معروفترین قطعاتی هستند که برای اجرای آنها از این تکنیک استفاده شدهاست. بهرهمندی از این تکنیک میتواند کمک شایانی در اجرای پارتهای بلوز به شما بکند.
میدانستید بدون پدال هم میتوان Gain صدا را تنظیم کرد؟ در این قسمت میخواهیم در مورد آن با شما صحبت کنیم و آن را به شما یاد بدهیم
اگر نوازندهٔ گیتار الکتریک باشید، نیک میدانید که پیکاپ در واقع قلب تپندهٔ گیتار شماست و بنابراین برای دستیابی به بهترین صدای ممکن، باید توجه زیادی به ارتفاع پیکاپهایتان داشته باشید. پیکاپ را میتوان نوعی میکروفن دانست؛ میکروفنی که صدای سیمها را گرفته و از طریق امپلیفایر به گوش شنوندگان میرساند.
حال هرچهقدر پیکاپ به سیمها نزدیکتر باشد، [طبیعتن] صدای بلندتری از ساز خواهیم شنید. بسیاری از علاقهمندان به موسیقی تصور میکنند بلندی صدا لزومن به معنای بهتر بودن صداست در حالی که واقعن اینطور نیست.
اگر پیکاپ شما Humbucker است، توصیه میکنیم کار تنظیم ارتفاع پیکاپ را از سیمهای «می» بالا و پایین و فرت پایانی شروع کنید. پیکاپ Humbuckerاتان را به گونهای تنظیم کنید که فاصلهٔ قسمت تریبل و باس آن تا سیمها حدود ۲.۵ میلیمتر باشد.
برای برقراری تعادل و بالانس بین قسمت باس و تریبل سیمپیچهای تکسیم Strat باید ارتفاع آن را به گونهای تنظیم کنید که ارتفاع سیمهای تریبل کمی بیشتر از سیمهای باس باشد.
مانند مرحلهٔ قبل، فرآیند تنظیم ارتفاع پیکاپ را از سیمهای بیرونی (سیمهای «می») و فرت پایانی شروع کنید.
سپس پیکاپها را طوری تنظیم کنید که Pole به ترتیب ۲.۵ و ۳.۵ میلیمتر از سیمهای تریبل و باس «می» فاصله داشته باشند. هنگام تنظیم ارتفاع پیکاپ، مراقب باشید که میدان مغناطیسی پیکاپ خیلی به میدان حرکتی سیمها نزدیک ‘نباشد’ چراکه در غیر این صورت، میدان مغناطیسی پیکاپ از ارتعاش طبیعی سیمها جلوگیری خواهد کرد.
به دلیل آنکه سیمهای نزدیک Neck آزادی بیشتری نسبت به سیمهای نزدیک Bridge دارند و راحتتر حرکت میکنند، چنانچه ارتفاع پیکاپهای Neck و Bridge یکسان باشد، پیکاپهای Neck صدای بلندتری را خواهند گرفت.
به طور کلی، توصیه میکنیم فرآیند تنظیم ارتفاع پیکاپها را به صورت آزمایشی انجام دهید و سعی کنید با آزمون و خطا، بهترین ارتفاع ممکن برای هر پیکاپ را به دست آورید.
این نکته را هم در نظر داشته باشید که Poleهای قابل تنظیم، به شما این امکان را میدهند تا تنظیم ارتفاع سیمها و در نتیجه میزان صدای گیتار را به شکل بهینهتر و بهتری انجام دهید.
قبل از خرید هر محصول، ابتدا باید اطلاعات کلی و دقیقی از آن به دست آورید. این موضوع در مورد پیکاپها هم صدق میکند و شما قبل از تهیهٔ یک پیکاپ جدید، باید در مورد متریال بهکاررفته در ساخت آن و کمپانیای که آن را ساخته اطلاعات نسبتن جامع و کاملی به دست آورید. در این بخش، توصیههای Tim Mills – رئیس کمپانی Bare Knuckle Pickups – برای تهیهٔ یک پیکاپ جدید را برایتان قرار دادهایم.
همانطور که در بخش قبل هم اشاره کردیم، پیکاپ دقیقن مانند یک میکروفن است؛ بنابراین پیکاپ وظیفهٔ تولید فرکانس صوتی را ندارد و عملن این کار را انجام نمیدهد. پیکاپ در واقع فرکانسهای صوتی را به شکل دقیق و با جزئیات بالا، ‘بازتولید’ میکند. متأسفانه عموم مردم بر این باور-اند که فرکانس صوتی توسط پیکاپها تولید میشود.
به همین دلیل وقتی نظر آنها را در مورد پیکاپ X بپرسید، به شما میگویند این پیکاپ صدای باس بهتری نسبت به سایر پیکاپها دارد! بگذارید یک بار دیگر هم بگوییم: پیکاپ به خودی خود نمیتواند سیگنال صوتی تولید کند.
چون هیچ چیزی ندارد که به واسطهٔ آن این کار را انجام دهد.
تنها وظیفهٔ پیکاپ این است که صدای حاصل از ارتعاش سیمها در محدودهٔ میدان مغناطیسیاش را ‘بازتولید’ کند.
امروزه پیکاپها معمولن از آهنرباهای سرامیکی و آلنیکو استفاده میکنند. هر یک از این آهنرباها میتواند صدای ‘کاملن’ متفاوتی را از سیمهای گیتار بازتولید کند.
به طور کلی، آهنرباهای Alnico صدای گرمتر، غنیتر و زندهتری نسبت به آهنرباهای سرامیکی دارند. اگر بخواهیم این آهنربا را با یکدیگر مقایسه کنیم، آهنرباهای سرامیکی [نسبت به آهنرباهای Alnico] شفافیت بیشتری دارند و اصوات را با بالاترین جزئیات ممکن میگیرند.
به طور کلی، اگر جزو آن دسته از موزیسینهایی هستید که همیشه ترجیح میدهند ولوم و Gain را روی بیشترین حالت ممکن تنظیم کنند، بهتر است از سیمپیچهای Potted استفاده کنید.
هر صدایی که توسط سیمپیچهای UnPotted با حساسیت داینامیکی تقویت شود، معمولن در ولومهای بالا از دست میرود! البته بعضی موزیسینها ترجیح میدهند کوچکترین و جزئیترین اصوات را هم از دست ندهند. اگر شما هم جزو این دسته از موزیسینها هستید، توصیه میکنیم از سیمپیچهای UnPotted استفاده کنید.
این سیمپیچها صدای لمس انگشتان با سیمها را هم ضبط میکنند و به شما این امکان را میدهند تا جزئیترین و دقیقترین اصوات را هم به طور کامل داشته باشید. از اینها گذشته، سیمپیچهای UnPotted عمومن صدای شفافتری را ارائه میدهند. دلیل این امر، تقویت فرکانسهای بالایی صداست.
اگر پیکاپ را زیاد از حد به سیمها نزدیک کرده باشید یا آهنربای بهکاررفته در آنها دارای میدان مغناطیسی قویای باشد، احتمالن تمام اصوات موجود در فرکانسهای بالا را از دست خواهید داد! در این شرایط، شاید بتوانید موسیقیاتان را با موفقیت اجرا کنید اما هرگز لحن و رنگ و شخصیت صوتیِ واحد و پایداری نخواهید داشت.
اگرچه با افزایش قدرت خروجی صدا، میزان کمپرس اصوات هم افزایش مییابد اما به هر حال برای دستیابی به صدایی دقیق و شفاف، بایستی از یک آهنربا و گیج(Gauge) سیمدارِ باکیفیت استفاده کنید.
بسیاری از موزیسینهای تازهکار توجه زیادی به پیکاپهای خروجی پایین (Low Output) ندارند و تصور میکنند این دسته از پیکاپها کاربرد خاصی نداشته و از کیفیت ساخت بالایی برخوردار نیستند.
وقتی صحبت از پوشش پیکاپ به میان میآید، احتمالن مهمترین موضوعی که باید در مورد آن صحبت کنیم، جنس این کاورهاست. معمولن برای ساخت قطعات اینچنینی، از فلز برنج استفاده میکنند. یکی از مزیتهای برنج، امکان شکلگیری راحت آن است.
تنها مشکلی که وجود دارد این است که فلز برنج میتواند باعث افزایش انرژی و تأثیرگذاری قابل توجه روی اصوات گیتار شود.
پرواضح است که با افزایش انرژی در ناحیهٔ پیکاپ، صدای خروجی هم از قدرت بالاتری برخوردار خواهد بود. خوشبختانه فلز نیکل ساختار مناسبتری دارد و برای استفاده به عنوان کاور پیکاپ بسیار ایدهآل است اما نقطهٔ ضعف این فلز، شکلگیری سختتر آن نسبت به فلز برنج است.
یکی از مهمترین قطعات موجود در پیکاپها، سیمپیچ آن است. واقعیت این است که شما از سیمپیچ پاسخ داینامیکی بهتری را دریافت خواهید کرد. موزیسینهایی که از پیکاپهای دستساز استفاده میکنند، معمولن میگویند صدای این پیکاپها بسیار باز و واید است.
شفافیت صدای خروجی پیکاپ را بهراحتی میتوان افزایش/کاهش داد اما برای دستیابی به یک صدای باز و واید، باید سراغ پاسخ داینامیکی پیکاپ بروید و این دقیقن همان چیزی است که پیکاپهای غیر دستساز انجام میدهند.
اگر بخواهیم پیکاپهای دستساز را با پیکاپهای ساختهشده توسط رباتها مقایسه کنیم، باید این را بگوییم که پیکاپهای دستساز عمدتن پاسخ فرکانسی وسیعتر و غنیتری دارند.
در صورت استفاده از این پیکاپها، نهتنها صدای شفافتر و واضحتری خواهید داشت، بلکه صدای خروجی شما کاملن وسیع و غنی به گوش خواهد رسید.
اگر رنگ و شخصیت صوتی منحصربهفرد خود-اتان را دارید، باید تمام تلاشاتان را به کار گرفته و آن را حفظ کنید. برای مثال، به جای استفاده از پیکهای قدیمی، میتوانید از پیکهای جدید و خوشساختتر استفاده کنید. یا مثلن به جای آنکه کارها را با یک نظم و روند یکسان و تکراری انجام دهید، میتوانید در مورد نحوهٔ انجام آنها بازنگری کنید. به هر حال، اگر میخواهید رنگ و شخصیت صوتیای که دارید را حفظ کنید، باید بدانید که میخواهید کدام قسمت موسیقی را اجرا کنید…
«پیک» را به گونهای نگه دارید که فقط نوک آن قابل دیدن باشد.
سعی کنید «دست» را به گونهای روی Bridge قرار دهید که پیک دقیقن روی سیمی که میخواهید بنوازید قرار گرفتهباشد. برای جلوگیری از به وجود آمدن نویز مربوط به سیمها، بهتر است حرکات دستاتان را به حداقل میزان ممکن کاهش دهید.
علیرغم آنکه پنجهنوازی نیازی به حرکات بیش از حد دست ندارد، نوازندگی با پیک، نیازمند حرکات سریع و قدرتمند دستهاست. دلیل این امر، توانایی در کاور کردن چند سیم به صورت کاملن همزمان است. با توجه به موارد مذکور، توصیه میکنیم «پیک» را به گونهای نگه دارید که بخش قابل توجهای از آن نمایان باشد و با استفاده از آن بتوانید در کوتاهترین زمان ممکن، روی چند سیم ضربه بزنید.
به طور کلی، برای اجرای ریتم، باید با سیمهای مابین Bridge و Fretboard نوازندگی کنید. بنابراین برای افزایش تریبل صدای خروجی، بهتر است ضرباتی که به سیمها وارد میکنید، به Bridge نزدیکتر باشد.
میخواهید گیتار-اتان را به تیونر وصل کنید؟ اگر پاسخ شما به این پرسش «بله» است، توصیه میکنیم از پیکاپ Neck برای این منظور استفاده کنید و همچنین سعی کنید ولوم این پیکاپ را کمی کاهش دهید. با انجام این کار، اصواتی که با تیونرهای الکترونیکی تداخل دارند کاهش مییابند و در نتیجه، سیگنال خروجی شما دقیقتر خواهد بود.
این یک واقعیت تلخ است که بسیاری از ما، بهندرت از کنترلهای صوتی موجود روی گیتار-امان استفاده میکنیم. در بین این کنترلها، ابزاری وجود دارد که با استفاده از آن میتوان رنگ و شخصیت صوتیاتان را تا حد چشمگیری تغییر دهید. نام این ابزار، فیلتر Low Pass است.
با فعالسازی این کنترل و تغییر آن میتوانید صدا را شفافتر/گرمتر یا باریکتر/ضخیمتر کنید. گاهی اوقات نوازندگان گیتار ترجیح میدهند اصواتی نرم و رها داشته باشند؛ یکی از مزایای فیلتر Low Pass امکان کاهش صدای تریبل یا غنی کردن اصوات Overdriven است. توصیه میکنیم برای یک بار هم که شده، این ابزار قدرتمند را مورد استفاده قرار دهید.
اگرچه استفاده از گیتارهای Bigsby مزایای زیادی دارد اما این یک توصیهٔ ساده و بیاهمیت نیست. شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید بسیاری از بزرگان دنیای موسیقی مانند Stone Gossard نوازندهٔ گروه Pearl Jam و Chris Cornell برای اجرای ریتمهایشان از این گیتارها استفاده میکنند.
Stone در یک مصاحبه گفته بود: “این دقیقن همان چیزی است که مدتها منتظر-اش بودم و اکنون قدردان آن هستم.
من فکر میکنم دلیل اصلیاش آن است که حتا وقتی کمتر مینوازید و قطعات خود را بارها و بارها دچار ساختارشکنی میکنید، در واقع در حال اصلاح آکوردها هستید.
ما به شما نمیگوییم از تکنیکهای سخت و پیچیدهای نظیر Dive Bomb استفاده کنید. به طور کلی، اصلن لازم نیست کار خاصی انجام دهید. فقط برای اجرای آکوردها از گیتارهای Bigsby استفاده کنید :)”
نوازندگی با گیتار آکوستیک میتواند مزیتهای بزرگی برای نوازندگان گیتار الکتریک به همراه داشته باشد.
اول از همه، شما قدرت انگشتاناتان را تقویت میکنید و این موضوع، به طور مستقیم به نفع ویبراتوی شما خواهد بود.
علاوه بر این، نوازندگی با گیتار آکوستیک یک راه عالی برای یادگیری نحوهٔ اجرای یک ریف تمیز و بدون نقص است.
از همهٔ اینها گذشته، نوازندگی با گیتار آکوستیک میتواند روی ضربههای شما به سیم تأثیر مثبت بگذارد. Mikael Åkerfeldt در همین راستا میگوید:
“توانایی ضربه زدن مناسب به سیمهای گیتار یک مهارت بسیار ضروری و مهم است. اینکه چه اندازه در اجرای قطعات سریع ماهر هستید، اهمیت چندانی ندارد. مهم این است که وقتی یک گیتار آکوستیک به شما دادند و از شما خواستند یک قطعه در گام «می ماژور» بزنید، از عهدهٔ آن بر آیید. خلاصه اینکه نوازندگی شما باید به زیبایی و آرامیِ هنرمند بزرگی نظیر David Gilmour باشد.
اگر قبل از فراگیری گیتار الکتریک، ابتدا نحوهٔ نوازندگی با گیتار آکوستیک را یاد بگیرید، هنگامی که سراغ یادگیری گیتار الکتریک میروید، با هر یک قدمی که بر میدارید، ۲ قدم به سمت پیشرفت و حرفهای شدن حرکت خواهید کرد.”
نظرات